دوشنبه ۱۶ مرداد ۹۶
حالم که بد است
یک چادر میخواهم
سر بکنم
کشش را پشت سرم بیندازم
جلویش را بگیر و بکشم پایین تا سرم خم شود
کیف کوچکم را میخواهم
بندش را دست چپم بگیرم
و بکشمش به کف خیابون
به سنگ فرش های خیابان بکشمش وتلق تلق صدا بدهد
یک خیابان بلند را کلش کلش طی کنم وبروم وبروم وبروم
بروووووووم وتا آرام شوم
آرام آرام