نسل چهارمی ها

آدم مستقل وابسته به خدا است.امام خامنه ای(دامه برکاته)

لزوم تغییر دید

چندشب پیش حین انجام تکالیفم صدای تلوزیون رو شنیدم که آقایی داشت درباره ی اینکه زندگیتون رو همونجوری که هست بخاینش و دوسش داشته باشه و راضی باشید و غیره صحبت میکرد. این طرز صحبت کردن و نگاه به زندگی سخنران، منو واداشت تا از جام بلند شم و ادامه صحبتاشون رو تصویری دنبال کنم.....

و تصویری که تا حالا ندیده بودم جلوی چشمام نقش ببنده.....

در کمال تعجب که نگاهم به تلوزیون خیره شده بود نزدیک بود دو زایده ی بزرگ هم روی سرم رشد کنه به نام شاخ!!!!

وااااای....خدای من..... عجب خلقتی.... مگه میشه..... مگه داریم.....

سخنرانی که با شادی فراوون و سرشار از انرژی مثبت درحال سخنرانی بود اما برخلاف همه ی آدم های توی تلوزیون دو تا دست نداشت.....  و نه تنها دوتا دست نداشت بلکه دوتا پا هم نداشت...... یعنی انسانی بالغ که نه دستی داره و نه پایی😟😟😟

اما برخلاف حسی که بعد از تعجب فراوون اومد سراغ من یعنی احساس ترحم و اینکه بگم آخی... بنده خدا.... چقدر سخت... خود آقای نیک خیلی خوشحال و راضی و خوشبخت به نظر میومد.....

محور اصلی صحبتاشون هم این بود که شکر گذار نعمت هایی که خدا بهتون داده باشید... خودتون رو،زندگیتون رو ،اطرافیانتون رو ،دنیا رو،همه و همه رو دوست داشته باشید و بخاطر همه ی اینا شکر خدا رو بکنید... به زندگی خیلی امیدوار باشید و...

و نکته ای که بعد از تماشای آقای نیک به ذهنم رسید این بود که به قول پدرجان آدم باید به قدرت خدا پی ببره با دیدن همچین معجزه هایی و خدا رو بیشتر از قبل شکر کنه اما یه نکته بسیار ظریف هم وجود داره اینکه من با دیدن این آفریده ی خدا که نه دستی داشت و نه پایی نباید فقط به قدرت خدای بزرگم پی ببرم بلکه با توجه به این مورد که من و همه اشخاصی که الان میبینمشون لااقلش اینه که دست و پای سالمی دارند،پس چرا هروقت که خودمو و بقیه اطرافیان رو میبینم به قدرت و عظمت هرچه بیشتر خدا توجه نمیکنم.....

چرا حتما باید قدرت خدا رو زمانی ببینم که نقصی وجود داره یا غیره،چرا الان که همه چی کامل و سالمه در اطرافم دقت نمیکنم و توجه کافی ندارم و شکرگزار خدا نیستم؟؟؟!!!

شاید شعر سهراب سپهری که میگه:دیده ها رو باید شست

جور دیگری باید دید

رو بهتر و بیشتر الان متوجه بشم....

ان شالله

یاعلی




۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

خدای خوب ما

امروز تمام امکانات براین بود 

که نشه 

که نرسم ول مقابله کردم ولی خلاف جهت حرکت کردم دویدم ودویدم و رسیدم😄

خیلیم حال داد 

خدا خیلیییییییی مممممنون 

اگه نبودی که نمی شد

اگه تونبودی که اون کاردیر شروع نمیشد تامن بهش برسم

اگه تونبودی که خیابون خلوت نمیشد

اگه من احساس نمیکردم که توباید کمکم کنی وبهت تکیه نمیکردم..

وای خدا 

باتو باید زندگی کرد 

زندگی بدون تو روبه نابودی میره 

توییی که این زیبایی ها هم هست

هورررررا من امروز یه طعنه شنیدم برای دین ومذهبم برای اعتقادم برای خدام...

دوست دارم 

دوست دارم که تو باشی ومن تنهایی در کنارت ،هجوم مشکلات وبلایا هارو تحمل کنم

مهم وقتیه که نگاهت میکنم وتو لبخند بهم میزنی و خیلی خوب حالمو خووووب میکنی

میگما

ای لاویو

انی احبک 

مرسیکم الله 

ایول

اصلا خدا دمک حار

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف
درباره من
سلام
قدم انگشتاتون به روی کیبوردتون...
اینجا گوشه ای از فضای مجازی است..فضایی که هرکس درآن میتواند اعتقاداتش را فریاد بزند..
ماهم گوشه ای از کار را گرفته ایم بالاخره کار نباید روی زمین بیوفتد..ما اعتقاداتمان را فریاد میزنیم نه با دهان نه با شیپور نه....ما با صور اسرافیل اعتقاداتمان را فریاد خواهیم زد تا حداقل به گوش خودمان برسد و تاثیر بگذارد..
برای خوب بودن حال دلتون دعامیکنیم برامون دعاکنید..
...
...
...
..
..
.
..
..
راضی ام ،خرسندم،به خودمی بالم،در پوست هستی نمی گنجم وسر به آسمان عزت می سایم از اینکه بنده ی تو هستم،از اینکه تورابندگی می کنم..
وفخر وشرف واعتباری ازاین برتر نمی شناسم که خدایی چون تو دارم.
توآنچنانی که من دوست دارم مرا آنچنان قرار ده که تو دوست میداری..(کتاب سقای آب وادب نویسنده سیدمهدی شجاعی)
..
یاعلی مدد
آرشیو مطالب