شنبه ۲۸ مرداد ۹۶
حدود دوماه یاشاید هم بیشتر وجودت را متوجه شدم
برایت نامه می نوشتم و مشتاقانه در انتظار حسی به نام عمه شدن بودم
خدا نخواست که ببینمت
از اول هم انتظار دیدنت را نداشتم میخواستم تو بیایی همدم مادرم بشوی و من بروم اما انگار روح ات با ارزش تر از هرچیزی وهر تصمیمی بود
خدا نخواست باکی نیست
یاعلی