دلم آشوب است..
غصه امانم را بریده..
...
اگر بلایی به سرم آمد بدانید تقصیر خودم بوده است.تمام توانم را خرج نکردم..اگر آمدم اینجا را بستم و رفتم گوشه ای کز کردم و گند زدم به تمام امتحانات کوفتی بدانید تقصیر خودم بوده است..بدانید مرد جهاد نیستم..بدانید که مرد عمل نیستم ..بدانید فقط بلدم حرررف بزنم..بدانید که یک حس درونی شیطانی امانم را بریده است..نمیگذارد تکلیفم را کامل انجام بدهم..نمیگذارد آگاهانه عمل کنم..
این دو سه روز آشفتگی ام تا سری به قرآن میزنم هربار صفحه آخر سوره مبارکه بقره می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
لا یکلف الله نفسا الا وسعها
لها ماکسبت وعلیها مااکتسبت
ربنا لا تواخذنا ان نسینا او اخطانا..
....
ربنا ولا تحملنا مالا طاقه لنا به
واعف عنا واغفرلناوارحمنا
انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین
خدایا کمکم کن
انزل سکینه کن برام
ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا
خدایا..
یاعلی مدد