سه شنبه ۱۲ بهمن ۹۵
وقتی داری بارو بندیل سفرتو جمع میکنی وکل زندگیت میشه یک ساک فقط یک چیزی ته،ته دل میگی واون اینکه کاش بهم خوش بگذره ..واین خوش گذشتن میتونه معنوی باشه یامادی..
سه سال پیش خیلی شیک قرار شد بریم بادوستان جنوب باقصد مستند سازی جشنواره عمار(!)
اینقدر عکس گرفتیم ومصاحبه کردیم که هم دوربین خودمون حافظه اش پرشد ،هم دوربین مرکزمون ..ولی الان شاید دو،سه تا عکس برام بیشتر باقی نمونده باشه واون دوربین ها به طرز عجیب غریبی نیست شدند.
این سفر،سفری بود که قبلش کلی آرزو کردم کاش بهم خوش بگذره..
و واقعا هم گذشت ...
ولی الان بعد سه سال انتظار ،دارم فکر میکنم اگه قبلش میگفتم بهم خوش بگذره وخیلی زود بازم قسمتم بشه برم خیلی بهتربود...آدم باید انتهای مسیر رو ببینه نه فقط نوک بینی اش .
*فدایی سید علی عازم جنوبه
ان شاالله لحظه به لحظه اش پراز معنویت باشه
وخیلی زود بازم قسمتش بشه
خیلی براشون دعاکنید*