نسل چهارمی ها

آدم مستقل وابسته به خدا است.امام خامنه ای(دامه برکاته)

❤است

قلب است دیگر محل دگرگونی وقتی باید حالش خوب باشد و تورا شارژ کند خمیازه میکشد.

قلب است دیگر محل دگرگونی وقتی باید بگیرد بخوابد تورا یاد امیدهای درخشان روزگار می اندازد وتو مجبوری سیم شارژش را بکشی تا آروم بگیرد.

قلب است دیگر محل دگرگونی پایان ترم که می شود غم آلود طور چنان رگ ها را در هم بغل میکند که مجبوری بروی دستی روی سرش بکشی تا آرام شود و بقیه را اذیت نکند..

قلب است دیگر محل دگرگونی حواسش جمع است کجا اعصابت خورد است دقیقا همانجا هوس لبخند میکند و تو ناچار میشوی برایش بخری..

قلب است دیگر محل دگرگونی حالیش نیست که هر جایی باید در ورودی داشته باشد و هر دری راهی برای نفوذ است و هر قلب نفوذ پذیری مثل بیابان بدرد نخور..

قلب است دیگر متوجه نیست که شعبانی آمد وگذشت واصلا تکان نخورده است.

قلب است دیگر دلش میخواهد در شعبان هم اعتکافی بود تا بلکه کمی از حالش دگرگون میشد.

قلب است دیگر دلش میخواهد برود دور ،شاید هم نزدیک ..برود سمت عشق..

قلب است دیگر یاد محبوبش را کرده..

قلب است دیگر فهمیده زیادفرصتی نیست برای خدا خدا کرد..

قلب است دیگر دلش میخواهد غبار دلش را از پنجره ی چشم به بیرون بریزد..

قلب است دیگر نیازمند لطف ومهربانی..

قلب است دیگر محل دگرگونی..می فهمد بوی محبوب نزدیک است میخواهد تکانی بخورد..

"قلب است" ویک نفر "دیگر" که خسته و بی رمق فقط منتظر است



یامقلب القلوب والابصار

خدایا حال خوب...آمین

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

حالت اضطرار

نمیدانم از نابسامانی برنامه هایم بگویم .

ازنابسامانی اوضاع واحوالات مردم بگویم.

ازنابسامانی آینده بگویم.

یا ازنابسامانی دین مردم؟!

بنظرم اگر دلش را ندارید هیچگاه دعا نکنید حالت مضطر بهتان دست بدهد..

چون شاهد می شوید که دوستانتان کم کم روسری هایشان دارد می رود ..

چون شاید یک روز ظهر، خسته از راه با پلکانی نیمه بسته، از شیشه اتوبوس بیرون را نگاه میکنی و با پدیده ای مواجه میشوی که نمیدانی چه اسمش را بگذاری؟بگذاری اتفاق !بگذاری دیدار دوست قدیمی؟بگذاری عذاب ؟بگذاری چادرت کو؟بگذاری ناخن های صورتی؟بگذاری ...آه آه که آه...

درس وکتاب هایمان اگر به زور امتحان واستاد نبود،خوبی هایی هم داشت، مثلا :نقل این حکایت ؛که در قبیله ای بین همه،پس از چندین مرحله، یک نفرانتخاب می شود،میرود میگردد تا بدترین را پیداکند، می رسدبه یک مرد فاسد، میگوید: این بدترین است .اما اندکی فکرمیکند و میگوید این که مرد فاسد است،گمان هایی است که مردم به او بسته اند، معلوم نیست درست است یاخیر، تعقلی میکند ومیگوید: بجای اینکه به این مرد گمان وظن بد بورزم ،به خودم گمان میکنم..گمان اینکه خودم بدترین هستم..


دارم به این فکرمیکنم که شاید من هم چادر را کنار گذاشتم. :(

شاید من هم زیر پرهمه ی اعتقاداتم را بزنم. :(

چگونه اش را نمیدانم،فقط دارم به این فکرمیکنم اگه به این حد برسم و بمیرم چه می شود؟اگر دعای آرمیتا رضایی نژاد دختر شهید هسته ای در حقم استجابت نشود چه؟میدانید مضطر شدن یعنی این..بترسی از فردای خودت بترسی از همه،از اطرافیانت..حالت اضطرار یعنی الان،که یک به یک دوستانمان عکس هایشان را منتشر می کنند با چه احوالاتی..آخوند و خانواده شهید ومذهبی وغیر مذهبی هم ندارد همه داریم درون این موج تاب میخوریم وتاب میخوریم وتاب میخوریم..معلوم نیست کی غرق میشویم؟!معلوم نیست کی ناجی مان می آید و دستانمان را می گیرد؟معلوم نیست لایق هستیم که دستمانمان ،دستانش را حس کند یا نه؟آه.آه .آه.آه

اگر قرار است که ما به فجیع ترازاین برسیم معلوم نیست آخر عاقبتمان چه می شود!!؟؟بیایید با همین اوضاع حالت اضطرار را بفهمیم بیایید تا خودمان هم دراین موج غرق نشدیم دست به دعا برداریم..بیایید حالمان از این اوضاع بهم بخورد،بیایید خودمان دستانمان را زودتر بالا بگیریم تا مولایمان متوجه بشود ما منتظر یاری اش هستیم.

امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء..


۱ نظر ۵ موافق ۰ مخالف

تشکر

سلام.

یکی یکی کلاس ها داره تعطیل میشه..

تعطیلی بعضی هاشون راحتیه جونه بعضی هاشون عذاب روح..

امروز یکی ازکلاس هامون که فوق العاده خوب و باحال بود تموم شد وکلی خاطره باقی گذاشت..

وفهمیدم، بودن توی این کلاس چقدر من رو تغییر داده..

پس ،میخوام این روز را اختصاص بدم به تشکر کردن از همه ی اونایی که امسال باعث موفقیت وتغییر مثبت من  شدند.

از خانواده و اساتید ام.

از سید،از دوتاچال یک لبخند بزرگ،از عاطفه،از حاج احمد(داره میره اردوجهادی برای شهادتش دعاکنید)،از استاد رحمانی،از استاد رضوانی(که متوجه ام ساختند هیچی علم ندارم از بس دانا بودند)،از استاد وحدت (که ای کاش سال آینده حداقل براشون یکم جبران کنم)از خانم زراعتی که هنوزحرص من را میخورند(البته شاید دیگه نخورند).از خانم حسینی (که سعی کردند من را نصحیت کنند وباعث پند گرفتن من بشند که نشد)،ازهمه ی اونایی که الان یادم نیست وخیلی زحمت کشیدند هم ،تشکر میکنم.

البته این میتونه یک چالش بشه.

من @فدایی سید علی و @گرنگاهی بماکندزهرا را به  چالش تشکر دعوت می کنم

(من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق)

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

پست صدوچهل

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

شب عملیات

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

وهمچنان بیداد میکند

سلام
همش فکر می کردم این مزاحم تلفنی ها که توی سریال ها زنگ میزنند وهی روی مخ خانواده میرند دیگه خیلی اقراره ودر این حدم دیگه نیست...امابود وسرم اومد
یک چیزی بدتراز مزاحم تلفنی ....بلایی که سراینجانب اومد مزاحم آیفونی بود
بازم تلفن رو میشه از پریزکشیداما آیفون ریسک پشت درموندن خانواده را به همراه داره..

(همه ی این ماجرا تقصیرشرکت هم جوار ماست که آگهی استخدام داده!)
اینم از اصل ماجرا:

بووق(مثلا صدای آیفون)بووووووق بووووووق
+بله؟ بله!کیه!!!الووووو
(این یکی صرفا میخواست منوازخواب بیدارکنه)
....
بووووق
+بله؟
-شرکت کوشا؟
+نخیر سمت چپ ساختمان

بووووق
+بله ؟
-شرکت کو...
+خیر آقا سمت چپ

بوووق
+بله؟
-شرکت...
+نه سمت چپ 
-کدوم چپ؟
+چپ ساختمان، همین طور که الان به سمت آیفون ایستاده اید سمت چپتون
-آهان،ممنون

بووق
+بله؟
-سلام خانم جهت آگهی استخدامتون مزاحم شدم
+آقا سمت چپ (با اوووج عصبانیت)
-خب باشه 

و....

پ.ن:
بله این حجم از جوونا بیکارهستند وماجرا کاملا واقعیه
من که کاملا باورم شد که همچنان بیکاری بیداد میکنه،ولی اگه مسئولین هنوز به این باور نرسیدند وهمچنان حرف از اشتغال زایی میزنندکافیه شماره خودشون رو به روزنامه ها جهت آگهی استخدام بدند وبعدآنچنان زابراه بشوند که یادشان برود عینک برچشم بزنند(!)






۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

عادت یا اراده مسئله این است!!؟

آقا بنظر من اینکه تلگرام آخرین بازدید داره خیلی بده 

آدم هم احساس امنیت نمیکنه هم اینکه حرص میخوری وقتی که  بفهمی طرفی که قرار بوده تا چهارشنبه نیاد تلگرام همین چند دقیقه پیش چایی شم تو تلگرام خورده و وقت بوده قلیونشم بکشه که همون موقع کانال سلامت پست  ضد قلیونی گذاشته و طرف منصرف شده که بکشه وتورو درباستی مدیر کانال که آشناس گیر کرده...

اصلا بنظرم تو جامعه امروز اراده حرفی برای گفتن نداره ونشسته داره همون قلیون مورد نظر را میکشه چون مضررات قلیون رو شنیده ومیخواد خودکشی کنه

البته یکی از عواملی که اراده رو گوشه نشین کرده همین عادت جامعه امروزیه که برعکس اراده حرف اول رو میزنه

نمونه اش عادت به گوشی ومعتاد گوشی و اینترنت شدند یا عادت به مواد مخدر ،عادت به یکجا نشستن ،عادت به خوردن ،عادت به خوابیدن تا لنگ ظهر وعادت به ...

البته اینا عادت به بدی هاست بنظرم عادت به خوبی هاهم کار چندان خوبی نیست و انرژی اون کار خوب را به آدم نمیرسونه مثلا عادت به نماز خوندن چون تو دیگه از سر بی حواسی و تکراری می خونی ودرنتیجه اصلا پاسخگوی روح تونیست وباید جوری نماز بخونی که انگار اولین باریست که روبه قبله  ایستاده ای و خدایت را میخوانی..آروم آروم روی هر قسمت نماز تمرین کنیم میتونیم ذکر های جدیدی بکار بگیریم و ملزم بشویم تا فکر کنیم و ذکر را به زبان بیاوریم

این کار،عادت را دور میکندوفکر را بکار میگیرد که با فکرت وبا حضورذهنت ودر نتیجه حضور قلبت این نماز را بجا بیاوری...

چند روزه شاید چند ماه وفکر کنم به چندین سال هم بکشد که دلم می خواهد صبح  زود بیدارشوم ودیگر نخوابم که همیشه به کارهایم برسم اما این عادت به خواب صبحگاهی همان چند لحظه بعد ازاتمام نماز در سجده پس ازنماز خواب کارم را تمام میکند


راهکاری ندارید برای این اراده من؟

وراهکاری برای صبح بیدار موندن؟

میشه هرچی به ذهنتون اومد بهم بگید حسابی کلافه شدم..

۵ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

خدای خوب ما

امروز تمام امکانات براین بود 

که نشه 

که نرسم ول مقابله کردم ولی خلاف جهت حرکت کردم دویدم ودویدم و رسیدم😄

خیلیم حال داد 

خدا خیلیییییییی مممممنون 

اگه نبودی که نمی شد

اگه تونبودی که اون کاردیر شروع نمیشد تامن بهش برسم

اگه تونبودی که خیابون خلوت نمیشد

اگه من احساس نمیکردم که توباید کمکم کنی وبهت تکیه نمیکردم..

وای خدا 

باتو باید زندگی کرد 

زندگی بدون تو روبه نابودی میره 

توییی که این زیبایی ها هم هست

هورررررا من امروز یه طعنه شنیدم برای دین ومذهبم برای اعتقادم برای خدام...

دوست دارم 

دوست دارم که تو باشی ومن تنهایی در کنارت ،هجوم مشکلات وبلایا هارو تحمل کنم

مهم وقتیه که نگاهت میکنم وتو لبخند بهم میزنی و خیلی خوب حالمو خووووب میکنی

میگما

ای لاویو

انی احبک 

مرسیکم الله 

ایول

اصلا خدا دمک حار

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

بازهم رحمت تو شامل حال من است

بعضی موقع ها مجبوری اونقدر بنویسی تا یکی جرئت پیدا کنه وحرفاشو بنویسه..

بسم الله الباران

شاید از نظر ساختاری معنایی درست نباشه اما حال من باهاش خوبه ..میخوام بگم بنام خالق باران...بنام خالق رحمت...

امروز عصر بارون اومد ..بارون پاییزی هرچند دیگه داره تموم میشه ..

بیرون بودم بلافاصله تا اومدکه بارون بگیره وسیله گیرم اومد وچه حسرتی که وسیله پیداشد..

قطرات بارون رو ازپشت شیشه ها لمس میکردم..اصلا بنظرمن شیشه آفریده شده که بارون روش ضرب بزنه..وای نهایت شیشه این نیست که نفوذ سرما رو بگیره ویاجلوی تابش روبگیره نهایت وهدف شیشه اینکه بارون روش ضرب بگیره.اوووج نهایت شیشه اینه...

اوج نهایت به اصطلاح برف پاک کن هم همینه که بارون بیاد اونارو پاک کنه تا رگه بارون که دوباره اومد بازم همون حس ضربه بارون اولیه روی شیشه احساس بشه...

اما نکته ی امروز من...

برای حس بارون توی این آپارتمان نشینی رفتم پشت بام..

اوووف..بارووووون ...

چه حسی..

رفتم پشت بام تا بفهمم تا ببینم بارون چقدر قشنگی داره ...

اما همین که اومدم طبقه ی خودمون دیدم درخت های پاییزی از اینجا معلومه ..برگ های پاییزی اینجا نمایانه..

یه چیزی فهمیدم جلوی چشمای تو همون اتفاق که باعث شادیت میشه باعث رشدت میشه میوفته...نمیخواد بری بالاتر..وقتی معرفتت به اندازه همون امتداد نگاهته..

یامعرفتتوزیادکن یا مغرور نشو به ارتفاع



۲ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

تفکرات ما ضدخدانشود

بعضی مواقع فکر میکنی عجب کارتوپی کردی 

عجب اندیشه ی باحالی

بعضی موقع ها فکرمیکنی عجب کاری کردما پوکوندم دیگه قابل جبران نیست

بعضی موقع فک میکنی که کارت هیچ ربطی نداشت این رفتار هیچ تغییر ایجاد نکرد این فکرت جفنگ بود وبی اثر..

بعضی موقعا هم که کلا فک نمیکنیم میشیم مرد عمل وزیرجنگا ور میشیم یه خواهر شوهر تمام عیار یه آتیش بیار..

فعلا فقط مورد آخر رو میخوام مدنظربگیرید

چرا ؟

چراغفلت؟چی میشه که تصوراتمون با اتفاقی که میوفته فرق میکنه

بنظرمن این اتفاق زمانی میوفته که ما نگاه نمیکنیم نگاه عمیق نمیکنیم

آقاجان من ..بشین فک کن تومیری فلان تفکراتتو تو جلوی جمع بیان میکنی که مثلا دفاع کنی از رفتارت اما این تفکراشتباهت باعث میشه توی فکرخیلیها شبهه ایجاد بشه..

وخیلی بد بشه..

مسیریکی عوض بشه وبشه ضدراه خدا..

مواظب ارائه تفکراتمون باشیم..

مخصوصا این زمونه..


پ.ن:شاید ادامه داشته باشد..😐

۲ نظر ۳ موافق ۰ مخالف
درباره من
سلام
قدم انگشتاتون به روی کیبوردتون...
اینجا گوشه ای از فضای مجازی است..فضایی که هرکس درآن میتواند اعتقاداتش را فریاد بزند..
ماهم گوشه ای از کار را گرفته ایم بالاخره کار نباید روی زمین بیوفتد..ما اعتقاداتمان را فریاد میزنیم نه با دهان نه با شیپور نه....ما با صور اسرافیل اعتقاداتمان را فریاد خواهیم زد تا حداقل به گوش خودمان برسد و تاثیر بگذارد..
برای خوب بودن حال دلتون دعامیکنیم برامون دعاکنید..
...
...
...
..
..
.
..
..
راضی ام ،خرسندم،به خودمی بالم،در پوست هستی نمی گنجم وسر به آسمان عزت می سایم از اینکه بنده ی تو هستم،از اینکه تورابندگی می کنم..
وفخر وشرف واعتباری ازاین برتر نمی شناسم که خدایی چون تو دارم.
توآنچنانی که من دوست دارم مرا آنچنان قرار ده که تو دوست میداری..(کتاب سقای آب وادب نویسنده سیدمهدی شجاعی)
..
یاعلی مدد
آرشیو مطالب