نسل چهارمی ها

آدم مستقل وابسته به خدا است.امام خامنه ای(دامه برکاته)

وبالوالدین احسانا

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

نگاااااااااار

یه دوست دارم اسمش نگاره 

یک آدمیه که همه چیز براش سواله وبرای همه چیز باید علتی پیدا بکنه!

کلا زبونش به این میچرخه...چرا این شده؟!برا چی این میشه؟!نکنه این برای اینه؟!!

لازم بذکر ایشون بچه نیستندوبرای خودشون قد و قواره ای دارند...!!!

امروز استادمون نیومده بود و جایگزین گذاشته بودند براشون!!

رفتیم پرسیدیم چرا!؟؟گفتند بستگانشون فوت کردند.

نگار با چشمای نگران میگه:

وای من میدونم دنیا داره تموم میشه و دیگه وقتشه!!

میگم چرا مگه چی شده؟!!

میگه:ببین اینقدر مصیبت ،اینقدر عزای عمومی ،این از ساختمان پلاسکو که ریخت گل هم،این همه زلزله وسیل تو دنیا،حالا هم که فامیل استاد مرده!!

من:  :|

نگار: تازه من چند شب پیش خواب دیدم که دختر خاله امم تیر خورده

من همچنان:  :|


واین می شود که یکی از دلایل آخرالزمان فوت کردن استاد ما می باشد...


 (عمرا اگه خود متوفی متوجه چنین مسائلی بوده باشه)




۸ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

!!


        کعبه پراز بت است کجایی خلیل من؟


۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

وهمچنان بیداد میکند

سلام
همش فکر می کردم این مزاحم تلفنی ها که توی سریال ها زنگ میزنند وهی روی مخ خانواده میرند دیگه خیلی اقراره ودر این حدم دیگه نیست...امابود وسرم اومد
یک چیزی بدتراز مزاحم تلفنی ....بلایی که سراینجانب اومد مزاحم آیفونی بود
بازم تلفن رو میشه از پریزکشیداما آیفون ریسک پشت درموندن خانواده را به همراه داره..

(همه ی این ماجرا تقصیرشرکت هم جوار ماست که آگهی استخدام داده!)
اینم از اصل ماجرا:

بووق(مثلا صدای آیفون)بووووووق بووووووق
+بله؟ بله!کیه!!!الووووو
(این یکی صرفا میخواست منوازخواب بیدارکنه)
....
بووووق
+بله؟
-شرکت کوشا؟
+نخیر سمت چپ ساختمان

بووووق
+بله ؟
-شرکت کو...
+خیر آقا سمت چپ

بوووق
+بله؟
-شرکت...
+نه سمت چپ 
-کدوم چپ؟
+چپ ساختمان، همین طور که الان به سمت آیفون ایستاده اید سمت چپتون
-آهان،ممنون

بووق
+بله؟
-سلام خانم جهت آگهی استخدامتون مزاحم شدم
+آقا سمت چپ (با اوووج عصبانیت)
-خب باشه 

و....

پ.ن:
بله این حجم از جوونا بیکارهستند وماجرا کاملا واقعیه
من که کاملا باورم شد که همچنان بیکاری بیداد میکنه،ولی اگه مسئولین هنوز به این باور نرسیدند وهمچنان حرف از اشتغال زایی میزنندکافیه شماره خودشون رو به روزنامه ها جهت آگهی استخدام بدند وبعدآنچنان زابراه بشوند که یادشان برود عینک برچشم بزنند(!)






۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

در سومین روز حادثه

این روزا چشم ها به شبکه خبر دوخته شده است و زیرنویس را میخوانند و گوشه سمت چپ تصویر را می پایند...

استرس ،اضطراب...

میشه کسی زنده بیاد بیرون؟!

چشم ها دوخته به آتشی که همچنان میسوزد و تمام هم نمی شود لعنتی...

آتش ،آهسته تر بسوزان ...شاید کسی آن زیر با یک تنفس دیگر زنده بماند...

دارم فکر میکنم اگه من  زیر آوار مونده بودم و الان زنده بودم به چی تمسک میکردم ،خدارا چندمرتبه مومن می شدم یا چندین بار کافر؟؟

...


اگرتقدیرم رقم میخورد وبه آنجارفته بودم ....

چه میکردم !!گناهانم توان چقدر سالم بودن واز زیر آواربیرون آمدن را بمن میداد!!

خدایا آخر عاقبت مارا بخیر کن ومارا ببخش..

پ.ن:جاداره از زحمت های سخنگوآتش نشانی آقای ملکی تشکرمیکنم

پ.ن2:دعاکنیم برای آتش نشان ها

۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

دیماه ماه رشادت

عجب ماهی است این ماه دی

باید ماه امتحان نامگذاری شود...ماه صبر،ماه شهادت

شهادت آیت الله حسین غفاری بدست ماموران ستم شاهی 7دی ماه

روز بصیرت ومظلومانه  شهید شدن ماموران نظامی 9دی ماه

قیام خونین مردم قم 19دی ماه 

شهادت امیر کبیر20دی ماه

شهدای هسته ای وشهادت دانشمند هسته ای استاد احمدی روشن 21دی ماه

شهادت شهیدان نواب صفوی ،طهماسبی،برادران واحدی وذولقدر ازفدائیان اسلام 27دی ماه

روز صبر،رشادت و تحمل مردم غزه 29دی ماه

 وحال دیروز و امروز....

روز شهادت آتش نشان ها..

روز ایثار آتش نشان ها...

باز هم آتش نشان ها افتخار آفریدند....

(حواسمان باشد بخاطر سهل انگاری هایمان جان چند نفر دیگر را به خطر نندازیم.)


 


پ.ن:برای سلامتی آتش نشان ها دعا کنیم


۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

عادت یا اراده مسئله این است!!؟

آقا بنظر من اینکه تلگرام آخرین بازدید داره خیلی بده 

آدم هم احساس امنیت نمیکنه هم اینکه حرص میخوری وقتی که  بفهمی طرفی که قرار بوده تا چهارشنبه نیاد تلگرام همین چند دقیقه پیش چایی شم تو تلگرام خورده و وقت بوده قلیونشم بکشه که همون موقع کانال سلامت پست  ضد قلیونی گذاشته و طرف منصرف شده که بکشه وتورو درباستی مدیر کانال که آشناس گیر کرده...

اصلا بنظرم تو جامعه امروز اراده حرفی برای گفتن نداره ونشسته داره همون قلیون مورد نظر را میکشه چون مضررات قلیون رو شنیده ومیخواد خودکشی کنه

البته یکی از عواملی که اراده رو گوشه نشین کرده همین عادت جامعه امروزیه که برعکس اراده حرف اول رو میزنه

نمونه اش عادت به گوشی ومعتاد گوشی و اینترنت شدند یا عادت به مواد مخدر ،عادت به یکجا نشستن ،عادت به خوردن ،عادت به خوابیدن تا لنگ ظهر وعادت به ...

البته اینا عادت به بدی هاست بنظرم عادت به خوبی هاهم کار چندان خوبی نیست و انرژی اون کار خوب را به آدم نمیرسونه مثلا عادت به نماز خوندن چون تو دیگه از سر بی حواسی و تکراری می خونی ودرنتیجه اصلا پاسخگوی روح تونیست وباید جوری نماز بخونی که انگار اولین باریست که روبه قبله  ایستاده ای و خدایت را میخوانی..آروم آروم روی هر قسمت نماز تمرین کنیم میتونیم ذکر های جدیدی بکار بگیریم و ملزم بشویم تا فکر کنیم و ذکر را به زبان بیاوریم

این کار،عادت را دور میکندوفکر را بکار میگیرد که با فکرت وبا حضورذهنت ودر نتیجه حضور قلبت این نماز را بجا بیاوری...

چند روزه شاید چند ماه وفکر کنم به چندین سال هم بکشد که دلم می خواهد صبح  زود بیدارشوم ودیگر نخوابم که همیشه به کارهایم برسم اما این عادت به خواب صبحگاهی همان چند لحظه بعد ازاتمام نماز در سجده پس ازنماز خواب کارم را تمام میکند


راهکاری ندارید برای این اراده من؟

وراهکاری برای صبح بیدار موندن؟

میشه هرچی به ذهنتون اومد بهم بگید حسابی کلافه شدم..

۵ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

دلتنگی به عظمت رفاقت

به بهانه ی دلتنگی:

شاید بعضی موقعا بانوشتنم بتوانم به صورت خیلی ها لبخند مهمان کنم اما تصورآن لحظه وصف انگیز الان چیزی جز غم برچهره خودم نمی افزاید

دل تنگم به معنای واقعی کلمه قلبم گرفته وچانه ام از بغض میلرزد..

دل تنگم به همان اندازه ی آسمان ابری و گرفته ی بدون باران..

دلتنگ عده ای ام که حتی نمی توانستم تصورکنم که بشود باهاشون دوست شوم دیگر چه برسد به دلتنگشان شدن...

خوب است بعضی موقعا بعضی افراد بیایند و وبلاگت را پیداکنند و از حس تو برداشتی بکنند و متوجه بشوند که برای خودشان است این متن...

آهای اهالی کوچه سعادت منزل زراعتی دل تنگتانم به اندازه ای که بیخواب شده ام دلم میخواد بیایم تک تکتان را بغل کنم و حرفی بشنوم

یکی بگوید سلام حبه انگور

یکی بگوید گل من

یکی بگوید من وکیلم

یکی بگوید سردام است 

یکی بگوید نه این یکی چیزی نگوید و تنها از انگشتش بفهمیم خبری بوده 

یکی بگوید غصه نخور یک عمر باید پای همین سفره بنشینی

یکی بگوید هنوز از من میترسی میخورمتاا

یکی بگوید اینقدر حرف نزن بیا بشین کارتو انجام بده 

یکی بگوید من نمیدونم تو چرا درس نمیخونی!مغزت درست کار میکنه!

یکی هم ...نه این دیگر یکی نیست دیگر دوتاشده است

.....

یکی یکی بیایند و دست پر مهرشان را بر سر ت بکشند وبروند وتو اصلا متوجه ی مهرشان نشوی مگر چند ماه بعد ....

دلم برای نگاهای  ملکه تنگ شده...

یادتان هست ملکه بانو؟ بمن میگفتید توهم که همیشه شاااااااد

این شاد شما الان دلتنگ جمعتان است کاش این ماه سریع تربیاید ومابازهم دورهم جمع بشویم

سلام به آن 9/9هم برسانید جیگرخاله 😄😃😃😀


هعییی...

عجب خاطراتی ....

خاطراتی که میشه باهاشون یک عمر زندگی کنی و به اندازه ی ثانیه ثانیه اش بخندی...

حیف که نمی توانم این حسم را برایتان بفرستم، نمیدانم شاید خجالت میکشم...


۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

باکسانی باش..


باکسانی باش که پروردگار خود راصبح وعصر می خوانند 

وتنهارضای اورا می طلبند

وهرگزبخاطر زیور های دنیا،چشمان خود را ازآنها برمگیر

وازکسانی که قلبشان رااز یادخود غافل ساختیم اطاعت مکن همانهاکه از هوای نفس پیروی کردند وکارهایشان افراطی است

کتاب مبارکه قرآن،سوره بابرکت کهف آیه نورانی 28

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

تحمل

🍁🍁🍁


تنها چیزی که شخصیت هر انسان را عوض میکند  سختی های زندگیست .


👈سعی کن در سختی ها ثابت قدم بمانی🌹

۰ نظر ۳ موافق ۰ مخالف
درباره من
سلام
قدم انگشتاتون به روی کیبوردتون...
اینجا گوشه ای از فضای مجازی است..فضایی که هرکس درآن میتواند اعتقاداتش را فریاد بزند..
ماهم گوشه ای از کار را گرفته ایم بالاخره کار نباید روی زمین بیوفتد..ما اعتقاداتمان را فریاد میزنیم نه با دهان نه با شیپور نه....ما با صور اسرافیل اعتقاداتمان را فریاد خواهیم زد تا حداقل به گوش خودمان برسد و تاثیر بگذارد..
برای خوب بودن حال دلتون دعامیکنیم برامون دعاکنید..
...
...
...
..
..
.
..
..
راضی ام ،خرسندم،به خودمی بالم،در پوست هستی نمی گنجم وسر به آسمان عزت می سایم از اینکه بنده ی تو هستم،از اینکه تورابندگی می کنم..
وفخر وشرف واعتباری ازاین برتر نمی شناسم که خدایی چون تو دارم.
توآنچنانی که من دوست دارم مرا آنچنان قرار ده که تو دوست میداری..(کتاب سقای آب وادب نویسنده سیدمهدی شجاعی)
..
یاعلی مدد
آرشیو مطالب